نشريه اينترنتي جنبش سوسياليستي
نشريه سازمان سوسياليست هاي ايران ـ سوسياليست هاي طرفدار راه مصدق

 

مطلبی در باره « نظارت استصوابی »  و « تقلبات انتخاباتی » از سوی شورای نگهبان

و  اشاره ای کوتاه  به  « کلمات قصار»  آيت الله احمد جنتی مبنی بر:

« بشر غير از اسلام همان حيواناتی هستند

كه روی زمين می‌چرخند و فساد می‌كنند »

 

آيت الله احمد جنتی نماينده مقام رهبری در«  شورای نگهبان » ، فردی است که مأموريت دارد  « اصول» قانون اساسی جمهوری اسلامی را آن طوری که به مصلحت « سردمداران نظام » باشد، تفسير و تعبير کند. در همين رابطه، ايشان وهمکاران محترمشان در« شورای نگهبان » ، با استفاده از قانون « نظارت استصوابی » ، قانونی که با بدون در نظر گرفتن اصول 71 و 72 قانون اساسی جمهوری اسلامی به تصويب رسيده است و انتخابات يک  مرحله ای نمايندگان مجلس شورا ی اسلامی را که  از حقوق قانونی مردم ايران می باشد، را به انتخابات دو مرحله ای   تبديل کرده است. « شورای نگهبان »  اگر چه قانونأ موظف است تا کوشش نمايد که در انتخابات و رأی گيری و شمارش آراء ، از سوی حاکمين وقت « تقلبی » صورت نگيرد و  حقوق مردم پايمال نشود، ولی در واقع  خود به « ارگان تقلب » به نفع جناحی از هيئت حاکمه تبديل شده است . انتخابات رياست جمهوری اخير نيز( انتخاب آقای محمود احمدی نژاد) بقدری مفتضح برگزار شد و تقلبات بقدری زياد بود که حتی صدای افرادی همچون آيت الله مهدی کروبی و آيت الله علی اکبر هاشمی رفسنجانی هم بلند شد!                 

موقعی که ازانتخابات يک مرحله ای صحبت می شود، منظوراين است که مردم ايران با رأی خود تعيين کنند که کدام يک ازنامزدهای نمايندگی مورد اعتماد آنهاست و درنتيجه « صلاحيت » دارد بعنوان « نماينده منتخب مردم» به « مجلس شورای اسلامی ويا مجلس خبرگان رهبری» برود و يا بر مسند صندلی « رياست جمهوری » تکيه زند! اما، چنين شيوه انتخاباتی که اشاره رفت چون به « مصلحت سردمداران نظام » نبود ونيست، لذا آيت الله جنتی با کمک ديگرهمکاران خود در« شورای نگهبان » ، اصول قانون اساسی را آنچنانی تفسير و تعبير نموده و می نمايد  تا نتايج انتخابات هميشه به نفع « سردمداران نظام ولايت فقيه »  تمام شود. يعنی درانتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان گرفته تا انتخابات رياست جمهوری ، به اکثريت بسيار بزرگی از دگرانديشان ، منتقدين و مخالفين خود اجازه داده نمی شود تا بتوانند ازحقوق قانونی خود استفاده نمايند و نامزد های مورد نظر و اعتماد خود را معرفی کنند. در واقع  اين شورای نگهبان است که تعيين می کند چه کسی حق دارد در مبارزات انتخاباتی شرکت کند و چه کسی از اين حق محروم میباشد .                                           

درست شبيه به خيمه شب بازيهائی که در کشورهای « کمونيستی » سابق در اروپای شرقی و اتحاد جماهير شوروی  سوسياليستی و چين کمونيست ، که با نظارت « نمايندگان پوليت بوروی حزب کمونيست و مأمورين سازمان های باصطلاح امنيتی » آن کشورها بر پا می شد! حال شايد عده ای به اين مقايسه مورد نظر ما سوسياليست های مصدقی ايراد بگيرند که چرا شيوه عمل آيت الله جنتی وحکومت ولايت فقيه را با حکومتهايی  که با مذهب سر عناد داشتند، و جود خدا را قبول نداشتند و خود را « بی دين » می دانستند، مقايسه کرده ايم. در پاسخ  بايد عرض کرد که در اين نوشته ، بهيچوجه مقايسه، « مکتب اسلام » و« ايدئولوژی کمونيستی» ، موضوع مورد بحث ما نبوده  و نيست ، بلکه مقايسه « چگونگی شيوه برگزاری انتخابات » ، در اين دو نوع سيستم حکومتی بوده است.                                                              

 جناب آيت الله جنتی از سوی مقام رهبری مأموريت دارد تا از طريق توسل به « نظارت استصوابی »، حق« کانديد شدن » برای نمايندگی « مجلس شورای اسلامی و...» افراد وابسته به نيروهای  سياسی دگرانديش و مخالف رهبررا  پايمال سازد و از ورود چنان افرادی، يعنی « نيروهای غير خودی »  به مجلس شورای اسلامی و ديگر مقامات انتخابی دولت جلوگيری کند. بنظراين جماعت قانون شکن ، حق نمايندگی در مجلس شورای اسلامی، مجلس خبرگان رهبری و يا صندلی رياست جمهوری و حتی « مقام رهبری»  تنها شامل  حال « نيروهای خودی » می باشد!! درواقع اتخاذ چنين شيوه انتخاباتی به اين معناست که چون « مردم ايران »  صغيرهستند و نمی توانند در هنگام رأی دادن به تنهائی تشخيص دهند که چه کسی می تواند ازحقوق و منافع آنها دفاع نمايد.                                                                      

« شورای نگهبان » نه تنها رأی ملت را پايمال، که حتی مقام رهبری، آيت الله علی خامنه ای، از طريق همين « شورای نگهبان » در اين کنترل و نظارت شرکت دارد، که چه کسی بايد بعنوان نماينده به « مجلس خبرگان رهبری » ـ  نهادی که از وظايفش انتخاب ، کنترل و حتی عزل مقام رهبری بايد باشد ـ راه يابد.                                                                      

 برای روشنتر کردن موضوع بحث درباره انتخابات در جمهوری اسلامی ايران به نمونه ديگری از انتخابات «غير دمکراتيک »اشاره می کنيم ،که همانا انتخابات مجلس در دوران حکومت رژيم « نژادپرست » در آفريقای جنوبی میباشد. آن دولت  رژيم نژاد پرست، برعکس دولت های کمونيستی ، علاوه  براينکه خود را « دين دار » می دانست، همچون آيت الله احمد جنتی وديگر اعضای محترم شورای نگهبان ،درمدت زمان حکومتشان برآن سرزمين ، مردم آن دياررا نيزبه دوبخش  تقسيم کرده بودند، سفيد پوستان ( خودی ها) و سياه پوستان (غير خودی ها)، وفقط حکومت کردن را از آن سفيدپوستان (نيروهای خودی) میدانستند.      

البته بنظرما سوسياليست های مصدقی دراين مقايسه مابين « رژيم نژادپرست سابق آفريقای جنوبی»  و  « رژيم مذهبی روحانيت دولتی حاکم بر ايران» چند تفاوت کلی وجود دارد، که منصفانه خواهد بود به آنها نيز دراين نوشته اشاره کرد:                                                

1 ـ « دولت نژاد پرستان آفريقای جنوبی »  برعکس « دولت آخوند جماعت تماميت خواه و قانون شکن حاکم بر ايران»  تظاهر به دفاع از حقوق مردم نمی کرد و به مردم  وطنشان و جهانيان دروغ نمی گفت و علنأ بيان می داشت که « سياه پوستان» احتياج به« قيّم  و وصّی» دارند!                                                                                                              

2 ـ  « دولت نژاد پرست آفريقای جنوبی» ، بخاطرمتحقق کردن  نظرات وعقايد « ارتجاعی » خود ،هيچگاه قانون شکنی نمی کرد و به قانونی همچون، « قانون نظارت استصوابی » احتياج نداشت، چون قانون اساسی کشورشان بطور صريح و آشکارا بر اصل « نژادپرستی » تاکيد داشت!                                                                                                             

3 ـ  « رژيم نژادپرستان آفريقای جنوبی » برعکس « رژيم مذهبی حاکم بر ايران»  برای تمام اهالی سفيد پوست ( نيروهای خودی ) در مقابل قانون، حقوق مساوی و برابر قائل می شدند و درهنگام انتخابات، برعکس « رژيم مذهبی تماميت خواه حاکم برايران » دست به تقلب نمی زدند و درآن رابطه بود که اصولا ضرورتی نمی ديدند تا برای فريب مردم  و مشروعيت بخشيدن به « تقلبات » خود، همچون حاکمين مذهبی ايران عمل کنند!                               

 دررابطه با « تقلبات » انتخاباتی ، بی جا نخواهد بود تا در اين جا به ادعای آيت الله مصباح يزدی، آيت الله مشکينی و... اشاره کرد. آن آيات برای « مشروع » جلوه دادن، « تقلبات » انتخاباتی مجلس دوره هفتم وانتخاب آقای دکتر محمود احمدی نژاد بعنوان رئيس جمهور، مدعی گرديدند  که از طرقی  با « حضرت صاحب زمان (ع) » در رابطه هستند ، وآن حضرت « مشروع » بودن انتخاباتی را تائيد نموده اند. البته گويا خود آقای دکتر محمود احمدی نژاد نيز واقعا  اين قًضيه را باور کرده بود، چرا که رئيس جمهورمنتخب نظام، پس ازسخنرانی خود در سازمان ملل اعلام داشتندکه موقع سخنرانی خود، هاله ای پر از نور را برچهره خود ديده بود. حال کسی آنجا نبوده تا به ايشان حالی کند که آن هاله نور، چيزجزنور نورافکنهای ضبط فيلم خبرگزاريها نبوده است!!                                                         

درچندی قبل همين آيت الله احمد جنتی رئيس شورای نگهبان  طی سخنانی،  بر پايه « تز»  تقسيم ملت ايران  به  « نيروهای خودی »  و « نيروهای غير خودی» ، « بندگان خدا»  را به " بشر" و"حيوانات" تقسيم نموده اند و با اين عمل خود مجددأ عده ای را بياد « مرحوم داروين »  و چگونگی «  تئوری تکامل بشری » ايشان انداخت، مسئله ای که موضوع بحث اين نوشته نيست. البته اين حق آيت الله  احمد جنتی است  که در رابطه با «خلقت بشريت» نظراتی ، عکس نظرات ديگران داشته باشد و حتی « بندگان خدا »  را نيز به « بشر» و « حيوان » تقسيم کند! اما با ايشان نمی توانيم هم نظر باشيم که مردم جهان بدين خاطر که « مسلمان » نيستند ، پس « حيوان » هستند.                                                                               

ايشان با اين چنين عرايض قرون وسطا يشان يکباره شخصيتهايی همچوآلبرت انيشتن يهودی، دالای لايما بودائی ، مادرترضا مسيحی، مهاتما گاندی هندوئي ، کورش کبيرزرتشتی، ژان پل سارترآتئيست وقريب پنج ميليارد بشر غيرمسلمان از شش ميليارد ساکن بر روی کره زمين را « حيوان » میخواند! بيشک منظور ايشان از « مسلمان » بودن ،همان « مسلمان » اثنی عشری شيعه ميباشد، که دراين صورت به گفته اين حضرت ، کل ساکنين دنيا بجز120 ميليون شيعه آن، همگی حيوان هستند. آيا ديگر درايران کسی نيست که به اين نشان خدا (آيت الله) بگوييد که درکجای قرآن اين چنين سخنی  را خوانده است؟ آخر کسی نيست به اين حضرت بگوييد که ايشان با اين چنين تزی چرا ديگر به مناخيم بگين و ديگر صهيونيستها ايراد ميگيرد. آنها نيزهرفرد يهودی را بافته ای برتری از ديگران ميدانند، که چون قوم برگزيده موسی هستند حق دارند دمار از روزگار فلسطينيان مظلوم در آورند.                                        

 البته گذشته ازاينکه اين حضرت با اين سخن پردماغش ذات حقيقی خود راکه با ذات نژادپرست هيتلر فرقی ندارد را آشکار میسازد، ولی انتظار داشتيم که اين نماينده مقام رهبری و نشان خدا بر روی زمين، حداقل بعد ازعمری مطا لعه درحوزه قرون وسطا يشان درقم، قدری شعور بخرج داده و قبل از انتشار اين کرامات به اين مسئله فکر ميکردند که آیا اصولا حیوانات میتوانند وسيله ای را اختراع کنند ؟ اگرجواب منفی است میشود لطفا اين مرد خدا جواب دهد که ايشان از چه رو پنی سيلين ، ماشين بخار،ماشين ريسندگی،ميکرفون، لامپ، تلگراف، راديوو تلويزيون، تلفن ،عينک، لکوموتيو،اتومبيل ، برق، کامپيوتر و....که همگی انها از مختراعات  همان حيوانات نفهم هستند را همه روزه برای انتشار افاضات خويش بکار میبرد. و يا اصلا استفاده ازاين اختراعات حيوانات ـ حيواناتی که  دست زدن بدانها حتمأ حرام است ـ حرام نيست ؟ اميدواريم که اختراعات حيوانات حرام باشد ، تا شايد شما ديگر افاضات پر مغزتان را ارائه ندهيد.  ويا اينکه مثل هميشه با کمال پرروئی ميخواهيد اين مختراعات حيوانات را نيزبا رساله ای در يک حل المسائل حلال بشمريد؟                                     

نه خير آقای جنتی اتفاقآ مخترعين اين وسائل ـ ازالکساندرفليمينگ (پنی سيلين) توماس اديسون (ميکرفون، لامپ،برق)، جيمز وات(ماشين بخار) ساموئل کرامتون(ماشين ريسندگی)،گراهم بل (تلفن) گيوگلیمو مارکونی (راديووتلگراف) ،گئورک استفنسن (لکوموتيو) و....نه تنها حيوان نبودند که چندين ميليارد بار از شما انسان بی خرد ارزششان بيشتر است ،چراکه اين انسانهای شريف و بنظر تفکرات پوچ و بسته شما کافر، با اين اختراعات خود نه تنها زندگی را برای ديگر بندگان خدا آسانتر که بلکه تاکنون جان   بسياری ازمردمان دنيا را از مرگ نجات داده اند. آیا بی انصافی نيست که کاشف همان قرص پنی سيلين را که شايد بارها شما وديگرمرتجعانی چون شما را ازمرگ نجات داده است را حيوان بناميد ؟ آیا بی انصافی نيست که شما و حتی جد شما که به برکت همان گئورک استفنسن، مخترع کافرلکوموتيو، توانستيد به زيارت شاه عبدالعظيم درری ويا سايرزيارتگاهها در مشهد و کربلا برويد، راحيوان بناميد؟ ويا شايد حضرت آقای جنتی هنوز ترجيح ميدهند مانند دويست سال پيش درد سفرزيارتی چند ماهه با الاغ و شتر (از جمله بواسير) رابجان بخرنند و ولی محتاج آن مخترع « حيوان » نباشند؟                                                                                                            

اما حال برای اينکه درآينده افراد « بی غيرت» « غيرخودی » نتوانند ازاين تقسيم بندی جديد  حضرت آيت الله جنتی درباره تقسيم « بندگان خدا» ، بنفع خود استفاده نمايند و دررابطه با آن ، ادعای « حقوق» سياسی در ايران  بنمايند ،آنهم برمبنی اين ادعا که:  چون مسلمان هستند ـ پس "بشر" ـ هستند و بايد دارای « حقوق » باشند، زيرا که  آيت الله جنتی بطور صريح فرموده اند: « بشر غير از اسلام همان حيواناتی هستند که روی زمين می چرخند و فساد می کنند » ،آيا امکان آن هست که حضرت آيت الله جنتی ـ که ازحق " تفسير" و " تعبير" برخوردارهستندـ  دقيقأ روشن فرمايند که "بشر" مورد نظرآنجناب، دربرگيرنده نيروهای"غير خودی" ـ ايرانی" هم می شود  يا نه ؟  و يا اينکه چون آن نيروها، بدين خاطر که "حکم حکومتی" را قبول ندارند و چنان شيوه حکومتی را مربوط  بدوران "استبداد" می دانند، و با « نظارت استصوابی »  و « قتل های زنجيره ای »  و « قتل عام زندانيان سياسی » ... مخالفند وازخواست « حق تعيين سرنوشت مردم  » دفاع می کنند و خواستار « انتخابات آزاد و حتی دمکراتيک » هستند و با « هر نوع قيموميت، از جمله قيموميت روحانيون دولتی و نظام ولايت فقيه » مخالفند ، " فساد می کنند"!! درواقع آنان را نيزبايد جزو "حيوانات" دانست؟!

                   

رضا رحيم پور

از سوی هيئت تحريريه نشريه اينترنتی جنبش سوسياليستی،

نشريه اينترنتی سازمان سوسياليست های ايران ـ سوسياليست های مصدقی ـ

ديماه  1384 برابر با ژانويه  2006        

 Socialistha@ois-iran.com

www.ois-iran.com