|
||
|
بيانيه سازمان سوسياليست های ايران در مخالفت با تشنج در جلسه سخنرانی دکتر محمود احمدی نژاد و در پشتيبانی و حمايت از خواست ها و مبارزات آزاديخواهانه جنبش دانشجوئی و اعتراض به اظهارات دبير کل جبهه ی مشارکت ايران اسلامی
سازمان سوسياليست های ايران از خواست آزادی عقيده، بيان ، قلم و تجمعات پشتيبانی می کند و بخاطر تحقق پيدا کردن چنين خواستهائی در ميهنمان ايران مبارزه می نمايد. روشن است که ما سوسياليست های مصدقی نمی توانيم با بهمزدن و ايجاد تشنج در جلسات سخنرانی ، صرفنظر از اينکه اين جلسات مربوط به کدام يک از نيروها ، مقامات و شخصيت های سياسی باشند، توافق داشته باشيم و در نهايت به چنين شيوه ی مبارزه اعتراض نداشته باشيم. با توجه به چنين اصول و معياری که اشاره رفت ، ما نمی توانيم بصرف اينکه با سياست و عملکرد دولت دکتر محمود احمدی نژاد توافق نداريم ، به ايجاد تشنج در جلسه سخنرانی وی ، صرفنظر از اينکه از سوی چه نيرو و سازمانی هدايت شده باشد، صحه بگذاريم. تاريخچه مبارزاتی سازمان ما بيانگر اين واقعيت است که ما تا کنون با چنين شيوه مبارزه ای مخالف بوده و هميشه با بهمزدن و ايجاد تشنج در جلسات سخنرانی نيروهای دگر انديش مخالفت کرده ايم. ما سوسياليست های مصدقی ، خواستار آزادی عقيده ، بيان ، قلم و تجمعات ... برای تمام ايرانيان هستيم؛ بنظرما زمانی می توان در جامعه ای از وجود « آزادی » صحبت بميان آورد که نيروهای « دگرانديش»، رقيب و مخالف بطور آزاد و بدون هيچگونه قيد و شرط و محدوديت و پيگرد و سرکوب و تهديد بتوانند و اجازه داشته باشند ، همچون نيروهای طرفدار و هم عقيده دولت و حاکمين،نظرات و عقايد خود را مطرح کنند و با سياست و عملکرد دولت مخالفت کرده و آن را مورد بررسی قرارداده و نقد نمايند. با توجه بوضع حاکم بر ايران متأسفانه بايد اذعان داشت که در ميهنمان ايران ، «آزادی » وجود ندارد و از زمان رياست جمهوری آقای دکتر محمود احمدی نژاد بر محدوديتها و فشارها و سرکوبها و تضييقات بمراتب افزوده شده است. اين سئوال برای ما مطرح است که آيا بجای طرح شعارهای هيجان انگيز و آتش زدن عکس دکتر احمدی نژاد در جلوی دوربين های تلويزيون ، بهتر نبود از حضور دکتر احمدی نژاد در دانشگاه ، آنهم بمناسبت بزرگداشت شانزدهم آذر 1332 به بهترين وجهی استفاده می شد و با طرح يکسری سئوالها بر محور سياست و عملکرد های سرکوبگران رژيم جمهوری اسلامی ، بخصوص به مشکلات اموردانشجوئی و تحديد هرچه بيشتر استقلال دانشگاهها، اخراج و بازنشسته کردن استادان لائيک و پايمال کردن حقوق دانشجويان دگرانديش و محروم کردن بسياری از آنها از حق تحصيل... بيشتر تاکيد می شد و در نتيجه پرده از ماهيت غيردمکراتيک دولت و رئيس جمهور برداشته می شد؟ اگرچه نبايد همچنين از خاطر بدور داشت که حضور نيروهای بسيجی طرفدار رئيس جمهور در محيط دانشگاه در آن ماجرا و ايجاد تشنج تأثير فراوان داشته است. با توجه به توضيحاتی که رفت، ضروريست همچنين متذکر شد که نبايد تحت عنوان مخالفت با « تشنج» در جلسه سخنرانی تبليغاتی دکتر احمدی نژاد ، چشم خود را بر واقعيت های حاکم بر جامعه و دانشگاه های ايران بست و از خواست های بحق دانشجويان ايرانی بدفاع بر نخاست. در بیانیه شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت تحت عنوان « به دنبال حضور احمدی نژاد در دانشگاه و برخورد شدید دانشجویان با وی » می خوانيم: « ... اري به راستي دانشگاه زنده است و همواره منتقد بي تدبيريهاي مسئولين خواهد بود ، بي شك وقت آن رسيده است كه وزير بي كفايت علوم كه تنها به واسطه سركوب دانشجويان و اساتيد و با وجود مشكلات فراوان صنفي و آموزشي بر سر كار است بركنار شود...»
«... بی تردید
ملت ایران نیز در دفاع از آرمانها و مطالبات تاریخی خویش نیز همچون گذشته
پایمردی خواهند کرد و از تمامی افراد . گروههایی که یرای آزادی و عدالت
تلاش می کنند حمایت بی دریغی خواهد داشت. مطالب و خواست هائی که مورد تائيد تمام نيروهای ايرانی مخالف استبداد و ديکتاتوری و طرفدار آزادی و نظام دمکراسی از جمله سازمان سوسياليست های ايران قراردارد. اما ما سوسياليست های مصدقی بخاطر مخالفت با « ايجاد تشنج » در جلسه سخنرانی « رئيس جمهور» در دانشگاه اميرکبير، بهيچوجه حاضر نيستيم همچون « دبير کل جبهه ی مشارکت ايران اسلامی» ، بخاطر« دلداری » آقای دکتر محمود احمدی نژاد، بغلط وی را، « رئيس جمهوری که با رأی مردم انتخاب شده » است قلمداد کنيم!!(2) البته روشن است که اين حق آقای ميردامادی دبير کل جبهه ی مشارکت ايران اسلامی است که در مواضع گذشته خود نسبت به چگونگی روند انتخابات رياست جمهوری ، روندی که باعث شد تا آقای دکتر محمود احمدی نژاد بعنوان رياست جمهوری از صندوق های رأی بيرون آورده شود تجديد نظر کند؛ ولی برعکس ادعای آن جناب، اسناد و مدارک مربوط به اعمال غير قانونی شورای نگهبان و بکار گرفتن « نظارت استصوابی» از سوی آن نهاد ، بخاطر محروم کردن بخش بزرگی از نيروهای سياسی در معرفی کانديدای مورد نظر خود، تبليغات يکطرفه صدا و سيما و روزنامه های دولتی، غيرقانونی کردن روزنامه ها و نشريات وابسته به نيروهای مخالف و منتقد، تقلبات در هنگام اخذ رأی و شمارش آراء ــ که در بين بسياری از نيروهای سياسی آن تقلبات و چگونگی رأی گيری به انتخابات « حزب پادگانی » معروف شد ــ ، بيانگر اين واقعيت تلخ است که آقای دکتر محمود احمدی نژاد « با رأی مردم انتخاب » نشده اند و در حقيقت دست های غيبی و توصيه های برخی از مقامات تماميت خواه و مستبد مذهبی که خواست و اهداف خود را به دروغ بنام خواست « امام زمان» ، بيان می کردند، نقش بزرگی در شکل دادن آن روند و آن ماجرا و «انتصاب » آن جناب به آن «مقام» داشته اند. اگر نخواهيم در مخالفت با حکم و ادعای غلط « دبير کل جبهه مشارکت اسلامی » ، مبنی براينکه آقای دکترمحمود احمدی نژاد « رئيس جمهوری که با رأی مردم انتخاب شده » است به اسناد و مدارک و در واقع اعلاميه ها و بيانيه ها، نوشته ها و مقالات، متن سخنرانيها و مصاحبه های شخصيتهای سياسی و احزاب و سازمانها اشاره کنيم و يا از گفتار آيت الله علی اکبرهاشمی رفسنجانی و آيت الله مهدی کروبی در رابطه با تقلباتی که در انتخابات غير دمکراتيک رياست جمهوری دوره نهم بکار رفت ، نقل قول هائی ارائه دهيم ، کافی است که جناب « دبير کل جبهه مشارکت ... » به مدارک و اسناد « جبهه مشارکت ...» در باره چگونگی روند انتخابات رياست جمهوری دکتر محمود احمدی نژاد مراجعه کنند، تا به اين واقعيت تلخ پی برند که دکتر محمود احمدی نژاد در يک انتخابات «غير دمکراتيک » و « مخدوش » در دوران رياست جمهوری سيد محمد خاتمی ، بنا بر دستور نيروها و شخصيت های مذهبی، که برخی از آنان بطور مزورانه خود را منتسب به « امام زمان» معرفی می کردند به « مردم ايران » تحميل شد!! بنظر ما سوسياليست های مصدقی ، آن بخش از افراد و نيروهای سياسی که ادعای آزاديخواهی دارند و تظاهر بدفاع از « مردم سالاری » نمی نمايند، ولی در گفتار خود بدون توجه به چگونگی روند انتخابات رياست جمهوری، در معرفی آقای دکتر محمود احمدی نژاد، صحبت از « رئيس جمهوری که با رأی مردم انتخاب شده » است می نمايند، خواسته و يا ناخواسته دست به « تحريف تاريخ » می زنند، عملی که نبايد مورد تائيد نيروهائی که واقعأ طرفدار برقراری آزادی و دمکراسی در ايران می باشند قرار گيرد. چنين شيوه کاری محکوم و مردود است، حتی اگر از سوی « دبير کل جبهه ی مشارکت ايران اسلامی» مورد استفاده قرار گرفته باشد! زنده باد آزادی عقيده ، بيان، قلم و تجمعات! زنده باد جنبش دانشجوئی ايران، از سوی هيدت اجرائی سازمان سوسياليست های ايران دکتر منصور بيات زاده سه‌شنبه ۲۱ آذر ۱٣٨۵ - ۱۲ دسامبر ۲۰۰۶ پاورقی: 1ـ بيانيه شورای مرکزی دفتر تحکيم وحدت ، به دنبال حضور احمدی نژاد در دانشگاه و برخورد شديد دانشجويان با وی www.tvpn.de/sa/sa-ois-iran-2786.htm 2ـ حرمت شکنی در دانشگاه قابل قبول نيست. بايد حرمت رييس جمهوری که با رأی مردم [؟] انتخاب شده، حفظ شود. گفت و گوهای ايسنا با شکوری راد، کواکيبان، عباسپور و سخنان ميردامادی. www.tvpn.de/sa/sa-ois-iran-2784.htm
|