امروز:بازتابهاي مربوط به انتشار
نامه امام خميني درباره پذيرش آتشبس در حالي در
روزنامهها ادامه دارد كه هاشمي رفسنجاني در ديدار با
اعضاي تحريريه روزنامه صداي عدالت گفته اسـت: نامه امام
محرمانه نبوده و براي رفع شبهات و پاسخ به نسل جوان منتشر
شده است.
در این زمینه كارگزاران در يادداشتي تحت عنوان «هاشمي تنها
نيست» با اشاره به اين كه، جمهوري اسلامي مانند همه
نظامهاي برآمده از انقلاب، بيش از آن كه به نهادهاي مستقر
تكيه داشته باشد، سر بر شانه مردان سياسي دارد. در ميان
رجالي كه در 26 سال گذشته حتي لحظهاي زير اين بار پا سست
نكردهاند بيترديد آيتالله هاشمي رفسنجاني وضعي ممتاز
دارد، نوشته است: حتي زماني كه با درخواستهاي مكرر براي
افشاي گوشهاي از كژتابيها و بداخلاقيهاي سياسي روبهرو
شد به اين اكتفا كرد كه سينه من از رازهاي نظام زخمي است
اما حاضر نيستم براي ترميم زخم خود اسرار متعلق به مردم را
برملا كنم... اما از دو سال پيش كه پارهاي تحليلها
درباره جنگ، القاكننده رفتار وارونه نظام سياسي بود، هاشمي
سكوت خود را در اين مورد شكست و پارهاي از حقايق را گفت،
ليكن باز هم به همان سيره هميشگي ماند و عنان اختياراز كف
نداد. نامه حضرت امام (ره) درباره پذيرش قطعنامه 598 كه
انتشار آن نمايشي از اقتدار نظام درزمينه شفافيت و علنيت
بود از مصاديق پايبندي هاشمي رفسنجاني به روشنفكري در عين
حفظ چارچوبهاست. نامه مذكور كه در روزهاي منتهي به اعلام
رسمي پذيرش قطعنامه تحرير شده، در زمان انتشار خود به دست
هزاران نفر از مقامهاي كشوري و لشكري رسيد و اين روزها
سياستمداران زيادي گفتهاند كه نامه را در زمان خودش
خواندهاند. اما گروهي اصرار دارند با افزودن صفت «محرمانه»
به نامه حضرت امام(ره) به جاي تحليل واقع بينانه
استدلالهاي امام براي قبول قطعنامه، آن رابه ابزاري سياسي
براي فشار بر هاشمي رفسنجاني تبديل كنند، غافل از اين كه
هاشمي در اين راه تنها نيست. باور نداريد، سخنان دو روز
اخير مقامهاي سياسي و لشكري ايران را بشنويد كه جملگي،
شجاعت امام(ره) در اخذ يك تصميم تاريخي و نقش هاشمي در اين
تصميمسازي و همچنين انتشار مجدد نامه حضرت امام(ره) را
ستودند.
سيدحسين مرعشي سخنگوي كارگزاران سازندگي نيز گفته است:
انتشار نامه امام در مورد پايان جنگ از سوي هاشمي رفسنجاني،
هشداري است براي كساني كه فكر ميكنند بايد تدابير سياسي
را كنار گذاشته و با برخوردهاي تهاجمي، كشور را در معرض
تهديد جدي قرار داد... انتشار متن مستند نامه امام در مورد
پايان جنگ، براي كساني حساس است كه ميخواهند با برخوردهاي
تهاجمي كشور را در معرض تهديدهاي جدي قرار دهند. اين نامه
هشداري است براي آنها مبني بر اين كه ما اين مسير را يك
بار در تاريخ كوتاه پس ازانقلاب طي كردهايم و حالا بايد
ازاين تجربيات كه در دسترسمان است، كمال استفاده را بكنيم
و راه رفته را دوباره طي نكنيم... مضمون اين نامه بارها در
جلسات مسوولان كشور در روزهاي بعد از پذيرش قطعنامه بررسي
شد. در آن زمان بنده به عنوان استاندار به جلسات دعوت شدم
و در حضور مهندس ميرحسين موسوي همان مطالب به اطلاع ما
رسيد، بر همين اساس اين نامه از نظر ما حرف جديدي نداشت و
مطلب منتشر نشدهاي تلقي نميشود.
كارگزاران با چاپ اظهارات محسن آرمين سخنگوي سازمان
مجاهدين انقلاب اسلامي در خصوص انتشار نامه امام(ره) از
قول وي نوشت: واكنشهايي كه در مورد انتشار نامه امام(ره)
صورت گرفت، نگرانيها را نسبت به آلوده كردن فضا تشديد
ميكند در حالي كه كسي نبايد نگران طرح آزاد و انتقادي
مسايل مربوط به جنگ باشد، چون بعد از 17 سال، قرار نيست
دنبال مقصر بگرديم و ببينيم چه چيز سبب طولاني شدن جنگ و
عدم توقف كامل آن شد... هدف طرح اين مباحث كسب تجربه از يك
حادثه و اندوختهاي براي آينده است. جنگ فصل بسيار مهمي از
تاريخ بعد از انقلاب است... نميتوانيم از اين فصل كه هشت
سال تمام ابعاد جامعه ما را تحت تاثير قرار داد، بيتفاوت
عبور كنيم يا فقط به تمجيد و تكرار آن بسنده كنيم. اگر جنگ
حادثه مهمي بوده- كه اين گونه است- بايد از قبل آن تجربه
كسب كنيم. جنگ علاوه بر ابعاد نظامي،داراي ابعاد سياسي،
استراتژيك، مديريتي و اجرايي نيز هست كه اهميت كمتري از
جنبههاي نظامي آن ندارد، اگر معتقديم جنبههاي نظامي جنگ
بايد توسط نظاميان مورد تجربهاندوزي قرار گيرد، به طور
قطع جنبههاي راهبردي و سياسي جنگ نيز نبايد در سطح عمومي
مطرح شود و مورد بحث و بررسي قرار بگيرد... [با ابراز تاسف
از اين كه در سالهاي پس از جنگ اجازه بحث و بررسي در مورد
جنگ به طور آزاد داده نشده] هر بار با توجيه ناموجهي مثل
منافع و مصالح ملي از بررسي جنگ جلوگيري شده است اما
خوشبختانه در دو هفته اخير باب بحث و گفتوگو در مورد جنگ
باز شد و اظهارات بسيار مهم هاشمي رفسنجاني در مورد نظر
امام در باب ادامه جنگ و ديدگاههاي مختلفي كه در اين مورد
وجودداشت و نامهاي كه از امام توسط هاشمي منتشر شد،
ميتواند فضاي مناسبي را براي گفتوگوي سالم و انتقادي
درمورد جنگ فراهم كند.
كيهان نوشت: شبكه تلويزيوني الجزيره با اشاره به همزماني
انتشار نامه محرمانه حضرت امام خميني(ره) با فشارهاي اخير
آمريكا عليه ايران گفت: زمان افشاي اين نامه با تمديد
تحريمهاي آمريكا عليه ايران همزمان شده است به گونهاي كه
توجيه كننده اقدامات آمريكا محسوب ميشود. يك سايت ايراني
به نقل از اين شبكه تلويزيوني اضافه كرد: در حالي كه
رسانههاي ايراني هيچ توجهي به مساله سلاحهاي اتمي
نكردهاند اكثر خبرگزاريهاي غربي اين امر را كاهش عمده در
اعتبار مقامات ايراني در مورد عدم تلاش براي دستيابي به
سلاح هستهاي دانستهاند. افشاي اين نامه در حالي كه ايران
در حال آماده شدن براي مذاكره احتمالي با آمريكا و سازمان
ملل است و بر عدم تعليق غنيسازي اورانيوم تاكيد دارد باعث
ايجاد بدبينيهاي زيادي شده است. راديو فردا وابسته به
سازمان سياسي آمريكا نيز در برنامه خود مدعي شد: مفاد نامه
منتشر شده بيان كننده آن است كه فرماندهان سپاه از 18 سال
پيش خواستار در اختيار داشتن سلاح اتمي بودهاند اين راديو
با اشاره به بعضي از نكات نامه حضرت امام گفت: هاشمي
رفسنجاني كه در آن زمان فرمانده جنگ بود نامههايي از
مسوولان اقتصادي و سياسي وقت ايران دريافت كرده بود كه بر
عدم توانايي اقتصادي كشور و رويگرداني بسيجيها از جنگ
حكايت ميكرد. بيبيسي اولين رسانهاي بود كه وارد ماجرا
شد تا با استناد به اين نامه ايران را متهم به تلاش براي
دستيابي به بمب اتمي كند.
سياستروز نيز نوشت: پس از افشاي سوال برانگيز نامه
محرمانه امام خميني(ره) توسط دفتر هاشمي رفسنجاني و منتشر
شدن بخشهايي از اين نامه محرمانه كه در آن به «اتم و ليزر»
اشاره شده بود، غربيها براي به راه افتادن موج تبليغاتي
عليه ايران، دستمايه جديدي يافتند. همزمان با افشاي نامه
محرمانه امام خميني(ره) در مورد پايان جنگ ايران و عراق،
موج رسانهاي جديدي بر عليه ايران، در قضيه هستهاي در حال
شكلگيري است... از آنجا كه در بخشي از نامه به «اتم و
ليزر» اشاره شده بود مقامات رسمي از رسانههاي داخلي
خواستند باتوجه به شرايط هستهاي كشور آن بخش از نامه را
حذف كنند. همه خبرگزاريها با توجه به حساسيت مساله، نامه
را بدون اشاره به موضوع «اتم و ليزر» منتشر ميكنند اما يك
خبرگزاري وابسته به يك حزب سياسي كل نامه را بر روي خروجي
خود قرار ميدهد كه اين كار دستمايه راه افتادن موج جديد
تبليغاتي برعليه جمهوري اسلامي شده است. خبرگزاري ياد شده
در جريان ناآراميهاي خياباني سال 81 نيز با بزرگنمايي
ماجرا بسيار بد عمل كرد اما دولت وقت جنجالآفريني آن روز
اين خبرگزاري را ناديده گرفت.
به نوشته ابرار، مصباحي مقدم سخنگوي جامعه روحانيت مبارز
مسايل ايجاد شده بين اكبر هاشمي رفسنجاني و محسن رضايي را
مثبت ندانست و در عين حال گفت: حال كه نامه محرمانه حضرت
امام(ره) منتشر شده، بايد به آن با ديد مثبت نگريست... من
اين نامه را كه نشان ميدهد حضرت امام(ره) براي پايان جنگ
به موقع اقدام كردند، در زمان خودش ديده بودم... همواره
اين سوال درذهن من بود كه آيا در آن زمان سياستمداران و
نظاميان به اين نتيجه رسيده بودند كه جنگ بايد پايان يابد
يا اين نتيجهگيري براي زماني پيشتر از آن بوده است.
ابرار همچنين به نقل از رحماني مشاور وزير ارشاد در امور
ايثارگران، ضمن نسبت دادن انتشار نامه محرمانه اخير به
اطرافيان زخم خورده هاشمي رفسنجاني، نتيجه اين اقدام را
تخريب رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام دانست.
به نوشته خراسان، سردار محسن رشيد معاون تحقيقات بنياد حفظ
و آثار ارزشهاي دفاع مقدس گفته است: مباحثي كه امروز مطرح
ميشود در سطح نخبگان است و در سطح نخبگان سه انديشه در
حوزه جنگ مطرح است. يك سرشاخه انديشه آقاي هاشمي رفسنجاني
است كه با اقدام اخير اين انديشه ابراز شده است. سرشاخه
ديگر انديشه آقاي محسن رضايي است كه آن هم جسته و گريخته
ابراز شده است، اما سرشاخه سوم مهندس ميرحسين موسوي است كه
تاكنون سكوت كرده است.
سعيدي نماينده ولي فقيه در سپاه پاسداران هم به كيهان گفته
است: انتشار اسناد طبقهبندي شده ضايعاتي دارد كه قابل
جبران نيست... به نظر ميرسد امروز شرايطي فراهم شده كه در
آن افرادي كه در دفاع مقدس مشغول بودند يكديگر را تخطئه
ميكنند و بار را به دوش يكديگر مياندازند... اين مساله
ممكن است شائبه تسويه حساب را در خود داشته باشد و من اين
را مصلحت نميدانم و بايد از اين گونه كارها جلوگيري شود.
كاظم جلالي نماينده مجلس نيز در اين باره گفته است:
شخصيتهايي مانند آقايان هاشمي و رضايي هر دو در جنگ
تاثيرگذار بودند و هيچ كس نميتواند خدمات آنان را منكر
شده و ناديده بگيرد... نبايد فضايي ايجاد شود كه كساني اين
دو مهره ارزشمند نظام را تخريب كنند.
كيهان در يادداشت روز خود نوشت: انتشار نامه محرمانه حضرت
امام خميني خطاب به مسوولان (تيرماه 67) كه در آن به تدارك
براي پذيرش قطعنامه سازمان ملل و آتشبس در جنگ تحميلي
اشاره شده بود، بحثهاي گونهگوني را دامن زد. در اين ميان،
جماعتي كه جز «تسليم طلبي» چيزي نميفهمند و طي سه دهه
گذشته به هر بهانهاي از ملت و مسوولان خواستهاند كه
دستها را به نشانه تسليم بالا ببرند، آفتابي شدند و اين
ترديد را دامن زدند كه نكند همزمان با مجادله اخير بين دو
تن از مديران نظامي و سياسي دوران دفاع مقدس، دستهايي در
كار بودهاند تا از لابهلاي مجادلات، نتيجه خود را بگيرند
مبني بر اين كه چرا امروز در ماجراي چالش هستهاي با غرب،
كوتاه نياييم و به روشي واقعگرايانه دست از آرمان نشوييم!
اين نوع مغالطه اگرچه از سوي رسانههاي خارجي وابسته به
اردوگاه دشمن با الفاظ و لهجههاي گوناگون بيان شد اما در
داخل نيز همنوايان هماهنگي داشت كه نمونه قابل تامل ارگان
مطبوعاتي حزب مدعي حمايت از يكي از طرفين مجادله بود. آيا
اين حزب كه اول بار بحثهاي مربوط به مديريت تكنوكراتيك
غيرديني، سازش با آمريكا و فاصله گرفتن از ارزشهاي ديني
را به عرصه اجرا آورد اين بار هم دستي بر آتش داشت؟
روزنامه اعتماد ملي در سرمقاله خود نوشته است: انتشار نامه
بنيانگذار فقيد انقلاب خطاب به سران سه قوه، در روزهاي
گذشته با نظرات و آراي متفاوتي روبهرو شد. انبوه نوشتارها
و آراي رسيده به دفتر روزنامه هم نشان از تعدد نگاهها به
اين موضوع داشت... اعتماد ملي اما در شرايط فعلي با تاكيد
بر اين كه ممكن است برخي سخنان مطرح شده از جانب برخي
افراد با ديدگاهها و عملكرد آنان در دوران دفاع مقدس
تفاوتهاي آشكار داشته باشد، در فضايي كه هنوز امكان تبيين
انگيزهها و اهداف وجود ندارد، دوري گزيدن از اين گونه
مباحث را عين وظيفه خود دانسته و لذا از ورود به عرصه چنين
مباحثاتي اجتناب ميورزد. بديهي است اين امر به معناي آن
نيست كه بررسي و تفحص در مورد بارزترين حادثه تاريخ معاصر
كشور امري مذموم شمرده ميشود بلكه در نقطه مقابل اعتماد
ملي بر خود فرض ميداند كه با دعوت از كارشناسان،
صاحبنظران و سياستمداران در فرصتي مناسب و مجالي بهتر كه
شائبهها و شبههها بر آن پرده نيفكنده باشد، به واكاوي
اين برهه سرنوشتساز بپردازد.
|