نشريه اينترنتي جنبش سوسياليستي
نشريه سازمان سوسياليست هاي ايران ـ سوسياليست هاي طرفدار راه مصدق

www.ois-iran.com
socialistha@ois-iran.com

 

شعر ترکی « اوزامان » با ترجمه فارسی  « آن زمان » از عمران صلاحی

برگرفته از جنگ  فرهنگ نوين ـ  دی ماه 1358


آن‌ زمان

هنگامی که آنان آمدند
من به دنيا نيامده بودم
و هنگامی که من به دنيا آمدم
آنان رفته بودند
من از آنان چيزی نمی‌دانم
از آنان
هم خوب نوشته‌اند و هم بد
آنان از راهِ راست رفته، يا گمراه شده‌اند؟
نمی‌دانم
اما اين را می‌دانم که آن‌زمان
فداييان بوده‌اند
از چه کسانی بوده‌اند؟
خواهی گفت: از دهاتی‌هایِ بی‌سر و پا
قربانِ دستِ آن دهاتی بروم
قربانِ زبانِ آن دهاتی‌ها بشوم
دست‌های‌شان يکی بوده است
آنان رفته‌اند، اما می‌بينم
باران باريده است
و کشاورزِ پيری
در ميانِ مِه ايستاده است
و بيلش در دست‌هایِ تاول‌زده
روييده و تُفنگ شده!

تهران. ۵۸/۹/۱۷

اوزامان

اونلار گلنده
من دونيايا گلمه ميشدم
من دونيايا گلنده
اونلار گئتميشديد
من اونلار دان بير ذات بيلميرم
اونلاردان
هم ياخشی يازيب لار، همه‌ه پيس يازيب لار
اونلار دوز يولو گئديب لر يا آزيب لار؟
بيلميرم
آمما بونی بيليرم کی اوزامان
فدايی لر واريميش
کيملر دنيميشلر؟
دييه جاقسان کتلی دن کوتلی دن
قوربان اولوم کتلی لرين الينه
قوربان اولوم کتلی لرين ديلينه
اللری بيريميش
ديللری بيريميش
اونلار گئديب لر، آمما من گوروره‌م
يانميش ياغيب
بير قوجا اکينچی
دوروب دومان ايچينده
قابار ميش الينده، بئلی
گويه ريب تؤفنگ اولوب