http://www.roshangari.net/
 

روشنگری:تارنمای بی بی سی - فارسی خبر انتشار وصيت نامه صدام را در کنار عکس تهديد آميزی از صدام زير اين عنوان منتشر کرد:,صدام مردم عراق را به اتحاد در برابر ايران فرا خواند,!

شايد مسوولين تارنمای بی بی سی فارسی از مضمون کامل نامه صدام با اطلاع باشند، اما در بخش هايی از نامه که منتشر شده صدام بر اتحاد عليه ,متجاوزين, و ايران تاکيد ميکند. حالا چرا در عنوان خبر بی بی سی متجاوزين حذف شده و صدام از پای چوبه دار يک بار ديگر فقط و فقط به جنگ ايرانی ها فرستاده شده، معمايی است که مسوولين بی بی سی ميتوانند به آن پاسخ بدهند.

البته رژيم جمهوری اسلامي، و نه ايران، هنگام تجاوز آمريکا و انگليس به عراق و نيز افغانستان به اين کشورها خدماتی ارائه دادند که هم صدام و شورشيان طرفدار او و هم طالبان ها بارها از اين مساله برای تحريک سنی ها يا عرب ها عليه ايرانی ها استفاده کرده اند، ولی به هر حال در اين نامه ی مشخص که موضوع بحث است، از ايران در کنار ,متجاوزين, به عنوان دشمنان اصلی نام برده شده است.

شايد هدف از اين نوع عنوان سازی فقط ,خبرسازی, جنجالی باشد يا شايد کارکنان بی بی سی خواسته اند خواننده فارسی زبان را متقاعد کنند دادگاه اشغال به نفع ,ايران, حکم صادر کرده و ايرانيان را به حمايت از اين حکم تشويق کنند،کاری که رژيم ايران ميکند، به هرحال نتيجه حتی از اين احتمالات هم بدتر است.

جالب توجه اين است که تا لحظه ای که اين مطلب نوشته ميشود به نظر می آيد ترتيباتی اتخاذ شده است که در صورت اجرای اعدام، به امضای جلال طالبانی نيازی نباشد، در حاليکه طبق قانون نوشته شده برای عراق، رئيس جمهور بايد حکم را امضا کند و تا هم اکنون نيز دو معاون او به جای او اين کار را ميکردند. اما چون خود قانون اساسی و دادگاه و بقيه تشريفات وقواعد درعراق بر اساس اوامر مقامات آمريکايی معنا پيدا ميکند، آنها طالبانی اميدوار است از اين امر معاف شود و سخنگوی او گفت شايد به امضای طالبانی نياز نباشد و منتظر دادگاه - يعنی تصميم آمريکا - هستند که ببينند آيا برای اجرای حکم به تاييد رئيس جمهور نياز هست يا نه!

و باز نکته مهم اين که صدام به خاطر بزرگ ترين جنايات خود يعنی کشتار حلبچه که حداقل 5000 کشته و 7000 مصدوم جای گذاشت، و نه به خاطر حمله به ايران که بين نيم تا يک ميليون قربانی فقط از ايران گرفته است، محاکمه نشد، بلکه به خاطر يکی از جنايات معمول خود محاکمه شد که مکرر مشابه آن را انجام داده بود و در آن شيعيان به قتل رسيده بودند، آن هم در دادگاهی که تمام سازمان های مهم حقوق بشر جهان آن را مخدوش خواندند. البته تحليل گران مطلع مکرر نوشتند که علت پرهيز از محاکمه در مورد کشتار حلبچه و حمله به ايران اين بود که پای آمريکا و انگليس و کشورهای عربی به ميان کشيده ميشد. ولی به هر حال اکنون که به کمک تجاوز و برپا کردن جنگ فرقه اي، صدام را به ,قهرمان, بخشی از سنی ها تبديل کرده اند، او را به ,انتقام خون شيعه, ميکشند! آن هم درست زمانی که جنگ شيعه و سنی در عراق به راه انداخته اند و هرچه در توان دارند ميکنند تا اين جنگ خانمانسوز را به سراسر خاورميانه گسترش دهند و نقشه هم می کشند که منطقه را تکه پاره کرده و ,واتيکان شيعه وسنی, درست کنند و نقشه شان را در مدارس نظامی هم درس ميدهند!

به عبارت ديگر مضحکه محاکمه صدام را به ,صدام کشی, تبديل کرده اند، درست مثل شيعه کشي، سنی کشي، يهودی کشي، بهايی کشي، هندو کشی... که جماعت ابله وفريب خورده را به هلهله واميدارد و فايده آن را کرکسان ميبرند. خبرگزاری ها هم مخابره کرده اند که صدها نفر برای ,لينچ, کردن صدام اظهار آمادگی کرده اند.

در عراق نماينده طرفدارمقتدی صدر رهبر شيعيان تندرو ميگويد اعدام صدام را به عنوان ,هديه عيد, به عراقی ها تقديم کنيد، و از آن طرف شيخ خلف العيان نماينده شورای ملی ديالوگ عراقی ها که بخشی اصلی سنی های ,پارلمان, عراق است اعدام صدام را توطئه مشترک آمريکا و ايران برای خونريزی بيشتر در عراق ميخواند.

شايد مقتدی صدر و ديگران سران احزاب ارتجاعی شيعه تصور ميکنند که با اعدام صدام از سازش بعثی ها و آمريکا جلوگيری کرده و قدرت شيعه تثبيت ميشود. اما هم اکنون خبرهايی پخش شده است که اعدام صدام راه سازش سران بعثی و آمريکا را تسهيل ميکند و آمريکايی ها وارد مذاکره با بقيه سران بعثی شده اند. هرچه باشد شخص صدام ديگر به درد آمريکا برای عراق نمی خورد. اسد ابوخليل يک نويسنده آمريکايی لبنانی تبار به طنز نوشته بود فکر ميکنم آمريکايی ها صدام را به افغانستان بفرستند و ملا عمر را به عراق. در اين طنز نکته ظريفی نهفته است. در اثر مساعی رهايی بخش آمريکا افغانستان چنان گرفتار جنگ سالار هاست که تنها يک ديکتاتور وحشی و بی ملاحظه مثل صدام ميتواند از پس آنها برآيد و مردم عراق را چنان به دامن فرقه های مذهبی انداختند که فعلا ملاعمرهای شيعه و سنی بيشترين مقبوليت را در ميان آن ها دارند.

اما واقعيت اين است که صدام را نه شيعه ميکشد نه سنی نه مسيحی نه يهودی نه کرد نه عرب نه ايرانی و نه حتی آمريکايي، بلکه حکم اعدام او را دولت های آمريکا و انگليس نوشته اند که عراق را اشغال کرده اند و هيچ مذهبی ندارند بجز مذهب زور و اشغال و غارتگری و به قول نخست وزير دست نشانده خودشان دولت عراق حتی 5 سرباز را بدون اجازه آنها حق ندارد از جا تکان دهد. صدام هم رسما در زندان آمريکايی ها در عراق است. خودشان ميتوانند حکم را پس بگيرند يا او را به قتل برسانند، و بعد از قتل او بازهم گاه با سنی و گاه با شيعه متحد شوند و جنگ بی امان فرقه ای در عراق را تداوم دهند. طنز آميز آنکه حتی صدام هم در نامه خود از طرفدارنش خواسته که بين ,تصميم گيرندگان, و مردم تفاوت بگذارند. مثل اينکه ماموريت آمريکا اين است که برای مرتجع ترين و سبع ترين جنايتکاران دوران ما فرصت ايجاد کند که حرف حق بزنند.
از همان آغاز دستگيری صدام هم او را در موضع يک ,مظلوم, قرار دادند و اعتراض سازمان های حقوق بشر را برانگيختند.

ممکن است کار به دستان واپسگرای جمهوری اسلامی و عوامل آن ها، که خود رژيم دار و سنگسار در ايران بر پا کرده اند، از اعدام صدام ابراز شادمانی کنند يا در محاسبات و نزاع های قدرت اينکار را به نفع خود حساب کنند، اما مردم آزادی خواه ايران از اين اعدام نمی توانند خوشحال باشند، نه فقط برای اين که حکم اعدام در اساس يک قتل آگاهانه و برنامه ريزی شده و يک مجازات وحشيانه است، بلکه بدتر و بطور ويژه برای اين که صدام هرگز محاکمه نشده است. همه آزاديخواهان جهان متاثرند از اين که ديکتاتورهای خونريزی مثل صدام و پينوشه از محاکمه در يک دادگاه عادلانه بين المللی معاف شده اند و بی آنکه جزئيات جناياتشان روشن و همدستان و همکارانشان معرفی و محکوم شوند، به قتل برسند و اسناد جناياتشان هم با آن ها معدوم گردد و با کمال وقاحت هم وصيت نامه بنويسند و به جنايات خود افتخار کرده و موعظه خوانی هم بکنند.

ما متاثريم که مردم عراق در شرايط يک اشغال بی امان هرگز فرصت دادخواهی از ديکتاتور جانی را پيدا نکردند. ما متاثريم که هيچ قاضی عادل و شريفی هرگز در مقابل صدام نايستاد و نپرسيد شما سلاح شيميايی را که با آن مردم کرد را در ايران و عراق کشتيد از کجا گرفته بوديد، چقدر و چگونه مخارج آن را پرداختيد و وقتی آن را مورد استفاده قرار داديد، آن ها که اين مواد را به شما فروختند چه واکنش رسمی و چه واکنش غير رسمی نشان دادند؟ شما وقتی به ايران حمله کرديد ازکجا پول و سلاح می گرفتيد؟ دولت های آمريکا و انگلستان و عربستان و ,کشورهای ميانه روی,! عرب به شما چه گفتند و چه دادند؟ آيا وقتی تمام جهان عرب را به قول بی بی سی ,به اتحاد در برابر ايران فراخوانديد", کسی در جهان عرب و غير عرب به ندای شما لبيک گفت؟ آن ها چه کسانی بودند؟

ما عميقا متاثر ميشويم که نتوانيم در يک دادگاه بين المللی مستقل توسط وکلای شريف بين المللی از صدام دادخواهی کنيم تا معلوم شود صدام و همدستانش از چه وقت، چقدر و تاچه زمان مسووليت اين جنايت عظيم را که بر مردم ما رفت، برعهده داشتند و رژيم اسلامی از کي، چقدر و تا کجا؟ ما عميقا متاثريم که نگذاشتند دادگاهی تشکيل شود که مردم عرب و کرد و ايرانی را به عنوان مظلوم در مقابل ظالم متحد کرده و حکم محکوميت استبداد و جنايت و ترور و تجاوز و اشغال را صادر کند. ما متاسفيم که دادگاه يک ظالم را به وسيله تفرقه مردم مظلوم تبديل کرده اند و مثل کرکس به طعمه ای می انديشند که جنگ فرقه ای در اختيارشان قرار ميدهد.

موضع آزاديخواهان جهان در برابر اين محاکمه همان موضع عفو بين الملل است که بيشتر از نهادهای حقوق بشری ديگر از دست تطاول نهادهای غيردولتی وابسته به دولت آمريکا مصون مانده است و بلندتر و صريح تر از همه نيز اين حکم و اين دادگاه را محکوم کرد:

مالکم اسمارت رئيس بخش خاورميانه ای عفو بين الملل در رابطه با اين حکم گفت:
"محاکمه صدام حسين و هفت متهم همراهش در تريبونال عالی عراق به علت مداخلات سياسی که استقلال دادگاه را از بين برد و ساير نقايص جدی عميقا مخدوش و غير عادلانه بود...
اين کاملا درست بود که بايد صدام حسين به خاطر نقض عظيم حقوق بشر که توسط رژيم او صورت گرفت محاکمه ميشد، ولی عدالت مستلزم يک روند سالم است که اين دادگاه متاسفانه بسيار ازآن دور بود."

کوتاه سخن اين که در پاسخ فراخوان صدام در خبر بی بی سي، آزايخواهان ايران مردم را به اتحاد در مقابل صدام فرا نمی خوانند، بلکه به اتحاد برای محاکمه عادلانه ی صدام و همه همدستان داخلی و خارجی اش و محاکمه عادلانه مستبدان جنايت پيشه حاکم بر ايران فرا ميخوانند و همه انواع محاکمات نمايشی و دادگاه های مخدوش را که توسط ظالمين و رياکاران برپا ميشود محکوم ميکنند.
***
چکيده نامه صدام
از تارنمای بی بی سی - انگليسی

بخشی که به "متجاوزين و ايرانيان the invaders and the Persians" اشاره دارد، بعد از کلی شهيد نمايي، قهرمان سازی از خود و وصف از عدالت و مرحمت و شفقت و پاکی و درستی و .. آمده است و در بی بی سی زير عنوان "دشمنان" آمده است و چنانکه می بينيد سرشار از زهد ريايی است. باين شرح:

"دشمنان کشور شما، متجاوزين وايران دريافته اند اتحاد شمامانعی است بين آنها و بردگی شما. آن ها با پاشيدن تخم کينه های قديم و جديد بين شما شکاف بوجود آورده و آن را تعميق ميدهند.

بيگانگانی که [هويت]شهروندی عراقی را حمل ميکنند، و قلب آن ها پر از نفرتی است که توسط ايران کاشته شده است [به اين خواست ] پاسخ داده اند. اما چه تصور نادرستی که فکر ميکنند ميتوانند ميان مردم اصيل ما اختلاف بيندازند، اراده شما را تضعيف کرده و قلب پسران اين ملت را با نفرت از يکديگر پرکنند و نه با نفرت از دشمنان واقعی که آن ها را به مبارزه در يک جهت زير پرچم الله اکبر، پرچم مردم و يک ملت بزرگ هدايت ميکند.

به ياد داشته باشيد خدا به شما توانايی داده که سرمشقی برای عشق، بخشش و همزيستی برادرانه تبديل بشويد.

من از شما ميخواهم نفرت نداشته باشيد، زيرا نفرت جايی برای شخص باقی نمی گذارد که عادل باشد و شما را نابينا ميکند و تمام درها را بروی شخص می بندد که بتواند متعادل فکر کند و تصميم های درست بگيرد.

من همچنين شما را فرا ميخوانم که از مردم کشورهايی که به ما حمله کرده اند نفرت نداشته باشيد و بين تصميم گيرندگان و مردم تفاوت بگذاريد...

آنکس را که توبه کند چه در عراق چه در خارج ببخشيد...

شما بايد بدانيد ميان مهاجمين مردمی هستند که از مبارزه شما عليه متجاوزين حمايت کرده اند و برخی از آن ها داوطلبانه دفاع قانونی از زندانيان منجمله صدام حسين را پذيرفتند...

بعضی از اين آدم ها هنگام وداع با من به شدت می گريستند..

مردم با عزت و ايمان، من از شما خداحافظی می کنم ولی با خدای رحيم خواهم بود که به آن هايی کمک ميکند که به او پناه ميبرند و هرگز معتقدان و مومنان صادق را نااميد نمی کند. الله اکبر.. الله اکبر... زنده باد ملت ما، زنده باد ملت بزرگ مبارز ما ..زنده باد فلسطين... زنده باد جهاد و مجاهدين.
 

منابع:
*خبر بی بی سی فارسی
http://www.bbc.co.uk/persian/worldnews/story/2006/12/061227_waa_nh_saddam-iraq.shtml