|
||
۳۰تير;مقاومت براي تحقق حاكميت ملت
مرتضي كاظميان «چون در نتيجهء تجربياتي كه در دولت سابق به دست آمده، پيشرفت كار در اين موقع حساس ايجاب ميكند كه پست وزارت جنگ را فدوي شخصا عهدهدار شود و اين كار مورد تصويب شاهانه واقع نشد، البته بهتر آن است كه دولت آينده را كسي تشكيل دهد كه كاملا مورد اعتماد باشد و بتواند منويات شاهانه را اجرا كند. با وضع فعلي، ممكن نيست مبارزهاي را كه ملت ايران شروع كرده است، پيروزمندانه خاتمه دهد.» دكتر محمد مصدق با ارسال چنين نامهاي خطاب به شاه، از نخستوزيري كناره ميگيرد 255تير1331;) عدم احاطه و فقدان امكان نظارت وي بر ارتش (وزير جنگ، فرماندهان لشكرها، رييس ستاد ارتش و دواير ارتشي) و پيشبيني واقعبينانهء او در مورد احتمال برخورد با دولت ملي، وي را به طرح چنين پيشنهادي (امكان انتخاب وزير جنگ همچون ديگر وزرا) تشويق كرد. با رد تقاضاي مصدق توسط شاه، نخستوزير مردمي در اقدامي پرريسك استعفا ميدهد; قوامالسلطنه، جايگزين مصدق ميشود و در اعلاميهاي شديداللحن تاكيد ميكند: «واي به حال كساني كه در اقدامات مصلحانهء من اخلال نمايند... اين گونه آشوبگران با شديدترين عكسالعمل از طرف من روبهرو خواهند شد... اخطار ميكنم كه دورهء عصيان سپري شده و روز اطاعت از اوامر و نواهي حكومت فرا رسيده است; كشتيبان را سياستي دگر آمد.» «نمايندگان طرفدار ادامهء نهضت ملي ايران» با انتشار اطلاعيهاي خطاب به «ملت رشيد ايران»، روز 30 تير را تعطيل عمومي اعلام و عنوان ميكنند كه «تا حصول نتيجهء قطعي در احقاق حق و رهايي كشور از چنگال سياستهاي استعماري، استقامت خواهند كرد...» آيتالله كاشاني نيز در مصاحبهاي مطبوعاتي اظهار ميكند: «احمد قوام بايد بداند در سرزميني كه مردم رنجديدهء آن پس از سالها رنج و تعب، شانه از زير ديكتاتوري بيرون كشيدهاند، نبايد رسما اختناق افكار و عقايد را اعلام و مردم را به اعدام دستهجمعي تهديد كند...» كاشاني، مردم را به ادامهء «اين جهاد اكبر» دعوت ميكند. ديگر احزاب سياسي ملي يا مخالف شاه نيز مردم را به حضور در تجمعهاي اعتراضآميز فرا ميخوانند. از فرداي استعفاي مصدق، اعتصاب با تظاهرات مردم در هم ميآميزد; سركوب و اعمال خشونت قوام بيحاصل است; اعتراضها عليه دولت قوام و به نفع دكتر مصدق تا 30 تير ادامه مييابد; افزون بر تهران، مشهد، تبريز، اصفهان، كرمانشاه، همدان، كرمان، آبادان، شيراز و ديگر شهرهاي مهم كشور شاهد مجاهدت مردم براي بازگشت دولت ملي و تكميل و پيشبرد روند دموكراتيزاسيون در ايران هستند. دهها تن در برخورد خشونتبار دولت قوام، جان ميدهند... اما قيام مردمي پيروز ميشود; قوام استعفا ميدهد. در 31 تير، 61 نماينده از 64 نمايندهء مجلس به مصدق راي اعتماد ميدهند. همچنين در ماده واحدهاي به قيد سه فوريت، مجلس به اتفاق آرا تصويب ميكند كه: «قيام سيام تير 1331 را كه در سراسر كشور براي پشتيباني از نهضت ملي ايران انجام پذيرفت، قيام مقدس ملي مينامد و شهداي آن روز را به عنوان شهداي ملي ميشناسد مصدق در بازگشت مجدد به قدرت، وزراي غيرملي و دلبستهء دربار را از كابينه اخراج كرد; خود كفيل وزارت جنگ شد; زمينهاي رضا شاه را به دولت بازگرداند; بخشي از بودجهء دربار را قطع كرد و به وزارت بهداري داد; بنيادهاي خيريهء سلطنتي را در نظارت دولت درآورد; ابوالقاسم اميني را به وزارت دربار منصوب كرد; شاه را از برقراري ارتباط مستقيم با ديپلماتهاي خارجي منع كرد; اشرف، خواهر شاه را به ترك كشور وادار كرد; آزادي و تضمينهاي امنيتي بيشتري را براي فعالان سياسي و مطبوعاتي ايجاد كرد; و... يام سيام تير 1331 آشكارا نشان داد كه پيشبرد مردمسالاري و تحقق حكومت ملي نيازمند شجاعت، خطر پذيري و اقدام به موقع اصحاب قدرت و نيز محتاج هزينه، فداكاري، پايداري، سماجت و خواست و ارادهء عمومي است. به نقل از سايت ملی مذهبی ----------------- درهمین رابطه: مجموعه ای ازمقالات، بيانيه ها، اطلاعيه ها و اعلاميه ها درباره قيام سی تیر ١٣٣١ http://www.ois-iran.com/ois-iran-3567-majmooah-ie-az-maghalat-wa-elamiyaha-dar-barahe-ghiyame-30-tir-1331.htm
|