نشريه اينترنتی جنبش سوسياليستی
نشريه سازمان سوسياليست های ايران ـ سوسياليست های طرفدار راه مصدق

www.ois-iran.com
socialistha@ois-iran.com

آرشيو //      توضيح هيئت تحريريه نشريه اينترنتی « جنبش سوسياليستی» درباره مطالبی که از طريق سامانه ی سازمان سوسياليست های ايران منتشرمی شوند! ـ

آدرس لینک به این صفحه در سايت سازمان سوسياليستهای ايران:   ـ

http://www.tvpn.de/ois/ois-iran-2882.htm

 

پيام « کميته دانشجويان دانشگاههای ايران »

به دومين کنگره جهانی کنفدراسيون در لوزان

 10 تا 15 دی 1341 برابر با 31 دسامبر 1962 تا 5 ژانويه 1963

 

« دانشگاههای ايران و سربازان گمنام و مصمم نهضت مقدس دانشجوئی در ايران برگزاری کنگره جهانی محصلين و دانشجويان   ايرانی را يکی از درخشان ترين و پرشورترين پيروزيهای خويش ميشمارند و به خواهران و برادران دلير خويش که امروز در اينجا گرد آمده اند تا صفوف خويش را برای نبرد پرشکوه تری بسيج کنند درور می فرستند.

اين درور، درود همرزمان و همگامان شماست که ساليانی است در ايران اسير، بپای خواسته اند تا از آزادی و شرف خويش دفاع کنند، تا ديوارهای بلندی را که ملت محروم ما را در خويش ميفشارد فرو ريزند، تا شب ظلمانی و وحشت زائی را که بر ميهن بيمار و در بند ما سايه افکنده است بصبح کشانند.

اين درور، دورود مجاهدانی است که در تاريکی ميجنگند، به همرزمانی که در روشنائی پيکار می کنند.

درود خواهران و برادران شماست که از تازيانه دژخيم پشت و پهلوئی کبود دارند، بشما که بر سر عالم فرياد ميزنيد و با کوششهای مقدستان صدائی را که در اينجا جلادان و غلامان در حلقوم ما می شکنند بگوش جهان فرو می خوانيد.

هرگاه استعمار ما را بزندانها و بيمارستانها ميکشاند، هرگاه قزاقان بسنگر خونين نهضت ملت ايران ، دانشگاه يورش ميکنند، هرگاه سکوت و اختناق مرگباری که پس از يک قتل عام بر ايران سايه ميفکند و بار اندوه بر دلهای شيفته آزادی سنگينی ميکند، پيامی که از شما ميرسد، فريادی که از حلقوم مردانه شما برکشيده ميشود، خونی که از خشم بر چهره تان ميدود، مشتهای انتقامجوی شما که در برابر سفارتهای حکومت پليد و دانشجوکش ايران بلند ميشود ما را باز دوباره نيرو ميبخشد، خون گرم حيات و اميد در رگهايمان ميدواند و چينهای تصميم را بر چهره های کوفته و آزرده ما ميشناند، و همچون سربازان خسته ای که نيروی تازه ای بياری اش بشتابد ما را برای هجوم نوينی بر پايگاه پليد استعمار و خيانت آماده ميسازد.

امروز در ايران نهضت دانشجوئی ما از چهارچوب تنگ سنديکائی پا فراتر گذاشته است و در متن ملت در زنجير ايران، همگام با همه طبقات و گروه های محروم و آزادی طلب  در جهاد مقدس نهضت ملی ايران فعالانه شرکت جسته است.

امروز دانشجو در ايران تنها يک روشنفکر و تحصيلکرده نيست، تنها انتقاد نميکند، تنها نطر نميدهد و تنها به تبليغات و انتشارات و تظاهرات نميپردازد، بلکه يک روز همچون سربازی مصمم با نيروی استعماری و خيانتگر ميجنگد و روز ديگر قلم و کتاب را بزمين ميگذارد و همچون کارگری برای مردم محروم و ستمکش کشور خويش بکار بدنی ميپردازد، با او سخن ميگويد، می نشيند، درد او را احساس ميکند و بدين طريق در کنار ويرانه های جواديه و خرابه های قزوين و تاکستان با مردمی که کاخ های سبز و سفيد بقيمت خون و نان و آزادی آنان برای راهزنان کاخ نشين بر پا داشته شده است پيمان ميبندد و سوگند ياد ميکند که تا روزهائی دست از جهاد برندارند.

امروز دانشگاه تهران تنها کارخانه ديپلم سازی نيست، سنگری است که تاريخ ما و آينده ما و سرنوشت ملت ما چشم بدان دوخته است.

امروز دانشجو در ايران نجات ميهن خويش را تضمين کرده است و تا کنون در طول نه سال وحشت و خون و شکنجه و يورشهای قزاقانه نشان داده است که بملت خويش  و سوگند خويش وفادار مانده است. استعمار و غلامانش همه استعداد خود را بکار برده اند تا با زور و قتل دانشجو و تهديد و زندان و يا با تطميع و نيرنگ و اخلال يا ما را بزانو در آورند يا صفوفهای ما را از هم بپراکنند و در سپاه رزمنده دانشگاه و صميمی ترين  و هوشيار ترين صف نهضت ملی ايران شکاف ايجاد کنند ولی شانزده آذر، پذيرائی گرم و آتشين دانشگاه از منوچهر اقبال و اتومبيل شاه داده اش ، قيام اول بهمن و بسيج همه نيروهای نظامی برای اشغال دانشگاه، داستان کار دسته جمعی در جواديه، آمادگی پنج هزار دانشجو برای مبارزه با بيسوادی و داستان کمک بزلزله زدگان نشان داد که همه نقشه های خصم، نقش بر آب شده است و امروز با کمال خرسندی ميتوانيم  در برابر کنگره بروشنی ادعا کنيم که ما يک صف داريم ، يک هدف داريم و حتی يک عنوان داريم. امروز ما که همين پيروزی و اتحاد را در چهره درخشان اين کنگره ميخوانيم و احساس ميکنيم که دلها همه بيک آهنگ ميطپد و گامها بريک راه ميرود خود را در برابر تاريخ نهضت ملی ايران، در برابر چشمان منتطر و معصوم ملت استعمار زده و محروم ايران و در برابر روح بزرگ شريعتيها و قندچيها و بزرگ نياها و کلهرها سرافراز مييابيم.

ما بخوبی وافقيم که کنگره امروز از چه حوادث و خطراتی گذشته است، بروشنی ميدانيم که آرزوی دشمن که ايجاد چند گانگی و اختلاف اندازی و سمپاشی و تشتت سازمانی بود امروز همه بر باد رفته است و مجاهدان صميمی و نهضت ملی ايران اکنون در يک صف در برابر پليدی و جهل و تاريکی و مجسمه های شناخته شده آن مردانه ايستاده اند.

دانشجويان دانشگاههای ايران پيروزی درخشان دومين کنگره جهانی محصلين و دانشجويان ايرانی را به نهضت مقدس دانشجوئی و به همه مجاهدان راه آزادی و نجات ايران تبريک می گويند.

ما سخت بر خود ميباليم که ياران فداکار و رزمنده ما کوششهای مقدس خود را در چهار ديواری تنگ منافع فردی و صنفی محبوس نساخته اند و دعوت نسلی که امروز در ايران تصميم گرفته است برای هميشه سرزمين مقدس خود را از پليديهای استعمار و غلامان و خواجگان پست آن پاک سازد دليرانه پاسخ گفته است و قطعنامه درخشان و پيامهای شورانگيزی که کنگره پاريس صادر کرد و نيز همگامی و همدری همه  خواهران و برادران ما در آمريکا و اروپا و ديگر نقاط در دفاع از خواهران و برادران اسير خويش که امروز در زندانی بنام ايران گرفتار پست ترين غلامانند بروشنی اعلام کرد که راه خود را يافته است و هنگاميکه مليونها انسان که با او همدرد و هم ميهن  و خونند ، با فقر و ظلم و زور و جهل دست بگريبانند همه نيروی خود را در خدمت نهضت مردم و برای نجات ميهن اسير خويش بسيج ميکنند و از هيچ عاملی در اجرای اين تصميم بزرگ نمی هراسد.

ما يکبار ديگر بمبارزات درخشان و جاويد شما درود ميفرستيم و شما را گرچه بر روی سرزمين ديگر و در زير آسمان ديگر که با سرزمين تبآلود و آسمان دردبار ميهن ما فاصله بسيار دارد گام بر ميداريد در کنار خويش و در ميان خويش مييابيم. ما دانشجويان رشيد و بيباک ايران را در آمريکا، فرانسه، انگليس، اتريش، سوئيس، ترکيه و ديگر نقاط که در همه نبردهای دانشجوئی، در همه مبارزات ، در همه شکست ها و پيروزيها که دانشگاه تهران و شهرستانها در طول نبرد خويش با هيأت حاکمه خائن ايران داشته اند سهيم ميدانيم. ما شما را در شانزده آذر، واقعه اقبال، اول بهمن، در ميان خويش ميديديم و همان عواطف و شور و دردی را که در اين روزها در دل ما جوش ميزند در قلب شما نيز مييافتيم.

مجاهدت شما در چند سال اخير نيروبخش ماست و ما را که همواره در زير سر نيزه ها بدانشگاه ميرويم يک روز در کلاس و روز ديگر در سلولهای زندان و يا تختخوابهای بيمارستانها ميگذرانيم در زير زور و يورش دشمن و توپ و تانگ و سر نيزه های او، مقاومتر و مهاجمتر ميسازد و برای نيل بهدف مقدس خويش که نجات ايران و پاره کردن زنجير های کهنه استعمار است اميد وارتر ميکند.

امروز با اين پيام بدومين کنگره محصلين و دانشجويان ايرانی دانشجويان ايرانی دانشجويان ايران ميتوانند با سرافرازی و شادی فراوان اعلام کنند که ديگر خلأ ميان دانشجو و ملت از ميان رفته است ، فاصله ميان دانشجويان ايرانی در ايران و دانشجويان ايرانی در خارج ديگر افسانه برباد رفته بيش نيست. شکاف ميان صفوف دانشجويان ايرانی در اروپا و آمريکا جز خرافه ای که ديگر از آن سخن نميرود بيش نيست و هر دانشجوی ايرانی در هر کجا که هست از دانشگاه تهران و مشهد و تبريز و شيراز و اصفهان گرفته تا فرانسه و آلمان و انگلستان و آمريکا همه جا يک سازمان بزرگ، يک سپاه بزرگ و يک هدف بزرگ دارد. ما همه يک درد داريم، يک هدف داريم و چه پيروزی بزرگی است که امروز ميبينيم پس از گذشت حوادث و پشتکار و صميميتها يک سازمان بزرگ و يگانه نيز داريم.

اما هنوز يک گام  بزرگ مانده است و آن گام را هرچه دشوارتر است بايد برداشت.

تا چندی پيش دانشجويان الجزاير ميکوشيدند تا با ميراندن دول استعماری از وطن خود روزی را پديد آورند که  دولت الجزاير مرکزش از تونس به خاک الجزاير انتقال يابد. ما نيز امروز بايد بکوشيم تا فردائی که دير نخواهد بود کنگره محصلين و دانشجويان  ايرانی را در ايران آزاد که در سرزمين از بند رسته و زنجير گسسته وطن خود بر پادارد. مرکز رهبری را بجايگاه طبيعی آن که امروز بدست دژخيمان و حلقه بگوشان بيگانه افتاده است انتقال دهيم.

نگاهی به آينده ميهن خود و نگاهی بوظيفه دشواری که تاريخ بر دوش ما نهاده است راه ما را آشکار ميسازد. در اين لحظه بايد پيمان بزرگی ببنديم،پيمانی که جز با مرگ از ياد نرود.

ما از شما همرزمان و همگامان مبارز که در سنگر بزرگ شرکت جسته ايد، ميخواهيم که باحترام اين پيمان مقدس بر پا خيزيد تا اينکه در اين لحظه حساس تاريخ نهضت ما از طرف ياران اسير تان در ايران بکنگره لوزان فرستاده شده است امضاء کنيم.

ما دانشجويان ايرانی بر اساس منشورمقدسی که  روز شانزدهم  آذر بدست سه تن از ياران شهيدمان باخون بر پيشانی تاريخ نگاشته شده است را ... بشری، دانش و آزادی ، سوگند ياد ميکنيم  تا زنجير ها را نگسليم تا کوخ دهقان را آباد و کاخ ستم را ويران نسازيم از پای ننشينيم.                           

سوگند ياد ميکنيم که دوش بدوش ملت اسير خويش در جهاد مقدسی که برای رهائی آغاز کرده است مصمم و بيباک شرکت جوئيم.

ما در اينجا پيمان می بنديم و بخون شهيدان دانشگاه سوگند ياد ميکنيم که سرود ناتمامی را که در حلقوم شريعت  رضوی، قندچی و بزرگ نيا با گلوله  شکستند تمام کنيم و قاتلان آدميخوار و مزدوران آنان را فردائی که آزادی بر وطن ما سايه افکنده است به دست مردمی که از اسارت رها شده اند بسپاريم

ما در اينجا سوگند ياد ميکنيم که بملت خويش و بتاريخ خويش ثابت خواهيم کرد که در جهاد مقدس وی پيش از آنکه دانشجو باشيم سربازانی صميمی  و مصمم هستيم.

ما در اينجا پيمان ميبنديم و سوگند ياد ميکنيم که داستان خونينی را که پرچمدار اسيرما دکتر محمد مصدق در سرزمين ما آغاز کرده است به پايان خواهيم رساند.

تهران ديماه 1341 ـ کميته دانشجويان دانشگاه تهران ».

به نقل از گزارشات دومين کنگره کنفدراسيون جهانی در لوزان ـ سوئيس 10 تا 15 دی 1341 برابر با 31 دسامبر 1962 تا 5 ژانويه 1963

 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

درهمين رابطه:  ـ 

مجموعه اي از مقالات و مصاحبه ها
در باره تاريخچه مبارزات و فعاليت هاي دانشجويان ايراني در داخل و خارج از کشور در دوران رژيم شاه.ضروريست متذکر شد که بخش بسيار بزرگي ازمبارزات و فعاليت هاي دانشجوئي در خارج از  کشور برهبري  کنفدراسيون جهاني محصلين و دانشجويان ايراني انجام گرفت

http://www.tvpn.de/ois/ois-iran-2000-a.htm